×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

اجتمایی وسرگرمی.خانواده

اخبار

× جتماعی .سرگرمی.علمی.تاریخی.ورزشی .اخبار بازی انلاین عکسهای بینظیر
×

آدرس وبلاگ من

sarda11.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/sarda11

اوقات فراغت، جوانان وآسيب هاي اجتماعي

 اوقات فراغت

اوقات فراغت، جوانان وآسيب هاي اجتماعي

مقدمه : اوقات فراغت فرصت طلايي است كه مي توان زمينه مناسبي براي رشد و بالندگي افراد را فراهم آورد به شرط آنكه قدرش را بدانيم و با بي توجهي از كنارش نگذريم . به گفته كارشناسان ، افرادي كه اوقات فراغت مفيد و مطلوبي دارند ، هم از لحاظ اقتصادي بازده بهتري دارند و هم عمر بيشتري مي كنند .
 
به جرات مي توان گفت اوقات فراغت امروز بيش از هر زمان ديگري است ، چرا كه ساعات رسمي كار در مراكز كاري كشورهاي مختلف تقليل يافته است . بنابراين هر فردي ، چند ساعت فارغ از كار در اختيار دارد كه بايد براي استفاده از آنها طبق نظر ، ميل و امكانات خود برنامه ريزي كند . بديهي است همان گونه كه استفاده صحيح از اوقات فراغت هم بر زندگي فرد و هم بر جامعه تاثير مثبت خواهد داشت استفاده نادرست از آن نيز در هر دو سطح ياد شده مي تواند باعث بروز مشكلات و خسارات جبران ناپذيري شود .
اين مسئله به خصوص در مورد جوانان و نوجوانان از حساسيت بيشتري برخوردار است، زيرا اين قشر آينده ساز ، خود و نسل بعدي اجتماع را خواهند ساخت و بنابراين سرنوشت آنها با سرنوشت جامعه گره خورده است.
پيشينه :
ازآغاززندگي اجتماعي بشراوقات فراغت مورد توجه بوده است . درمصر ويونان قديم ، فقط طبقات بالاازامكان تفريح و سرگرمي برخوردار بودند . يونانيان به اوقات فراغت اهميت زيادي مي دادند و از آن براي ورزش ، بازي هاي قهرماني ، هنرهايي مانند نقاشي و تمرين سخنوري استفاده مي كردند . بازي هاي المپيك در سال 884 قبل از ميلاد توسط آنان ابداع و برگزار شد . روميان نيز از اين اوقات براي ورزش ، كسب آمادگي رزمي و شركت در جشن هاي ملي و مذهبي سود مي جستند . ايرانيان پيش از آنها اوقات فراغت خود را به اسب سواري ، تيراندازي ، شكار و شركت در مراسم و جشن ها مي گذراندند . پس از ظهور اسلام نيز ورزش و تفريحات سالم متناسب با احكام ديني مورد توجه و تشويق بود . پيشرفت هاي علمي ، فني ، هنري و ادبي مسلمانان ، معلول استفاده صحيح و مناسب از اوقات فراغت خود بوده است .
در عصر جديد و با به وجود آمدن تمدن و زندگي شهري، كوتاه شدن تدريجي زمان كار روزانه، پيدايش مراكز و وسايل گوناگون جديد، اوقات فراغت و چگونگي گذران آن مورد توجه خاص قرار گرفت؛ به گونه اي كه در سال هاي اخير عده اي اظهار داشته اند كه اصولااوقات فراغت محصول جوامع صنعتي جديد است؛ چرا كه شرايط واقعي استفاده از اوقات فراغت، در اين گونه جوامع آمده است. اين عده معتقدند كه اين اوقات فراغت است كه در شرايط غير كاري فرصت پرداختن به اموري مانند اخلاقيات و ارزش هاي اجتماعي را در اين گونه جوامع فراهم مي سازد و به همين دليل مراكز ويژه اي، برنامه ريزي براي گذران اوقات فراغت را بر عهده گرفته اند .
شايد ذكرنمونه هايي ازدنياي غرب خالي ازلطف نباشد. براي مثال در كشورصنعتي آلمان، اوقات فراغت نسبت به 10 سال گذشته بيشتر شده و به 6 ساعت درروزرسيده است . اما جالب آنكه پرطرفدارترين نحوه گذران آن هم استراحت در منزل است كه 2 ساعت آن با تماشاي تلويزيون وگوش دادن به موسيقي سپري مي شود . در فرانسه نيزتلويزيون همچنان اولين وسيله گذران اوقات فراغت جوانان است . بيش از180 شبكه فرانسوي به طور متوسط 3 ساعت و15 دقيقه ازوقت هر شهروند فرانسوي را درروزمي گيرد! البته در مورد اولويت نخست يعني تلويزيون ، جوانان و نوجوانان ايراني نيز مشترك هستند؛ بويژه برنامه هاي ورزشي صدا وسيما كه نيمي ازاين زمان را به خود اختصاص مي دهد. هرچند كه تماشاي ويدئو وسي دي ، استفاده ازاينترنت وبازي هاي رايانه اي درپركردن اوقات فراغت نوجوانان وجوانان ايراني رقابت تنگاتنگي با تلويزيون دارند، اما به طوري كه خواهيم خواهند ، نقش تلويزيون انكارناپذيراست.
بايد توجه داشت كه اوقات فراغت درجوامع صنعتي كاملابا�ساعات خالي� درجوامع سنتي متفاوت است. گذران صحيح اوقات فراغت بربازدهي كارمي افزايد وازاين رو�صنايع تفريحاتي� درجهت متنوع تركردن وپربارتركردن اوقات فراغت و گذران آن، مانند هررشته صنعتي ديگري به وجود آمده است.
اهميت موضوع
درمورد اهميت ونحوه گذران اوقات فراغت، بحث ها وبررسي هاي فراواني صورت گرفته وپيشنهادهاي متنوعي ارائه شده است. دراين بين توجه به مسائل نوجوانان و جوانان كه دغدغه اي هميشگي به حساب مي آيد، به دليل ورود ناگهاني آنان به اجتماع ودرنتيجه افزايش احتمال بروزرفتارهاي نامتعادل، بسيارحائزاهميت است. نيمي ازجمعيت ايران را جوانان تشكيل مي دهند، جمعيتي كه مي توان با برنامه ريزي صحيح ازانرژي هاي فراوان ومتراكم آنها براي سازندگي كشوراستفاده كرد ودر عين حال بي توجهي به آنها تشديد انحرافات وآسيب هاي اجتماعي را در پي خواهد داشت. به همين جهت غني سازي اوقات فراغت نوجوانان و جوانان مسئله مهمي است و نبايد آن را به برنامه هاي محدودي خلاصه كرد كه معمولاادارات آموزش و پرورش پس ازپايان سال تحصيلي و آغاز تعطيلات تابستاني تدارك مي بينند . پركردن بهينه اوقات فراغت، بحثي فرابخشي تلقي مي شود و تمام مجموعه هاي فرهنگي در اين كار دخيل هستند .
بارزترين ويژگي اوقات فراغت، آزادي انتخاب ونوع فعاليت است. ولي والدين به تصوراين كه بايد وقت نوجوان وجوان فارغ شده ازدرس ومدرسه را لزوما پركنند، بدون توجه به علايق آنها ، كلاس هاي درسي ، هنري ، ورزشي ، اردووغيره را براي آنها تجويز و فرزندانشان را ملزم به شركت درآن مي كنند كه اين خود باعث عدم استقبال نوجوانان و جوانان مي گردد . اين درحالي است كه اگر فراغت ازجهتي زيرسلطه وعقيده افراد ديگري غيرازخود جوانان باشد، ديگرفراغت محسوب نمي شود ، چرا كه افراد دراين ساعات دست به گزينش مي زنند ودربرابرفرصت هاي پيش روي خود انتخاب مي كنند. دانستن اين نكته كه جوان در اوقات فراغت خود دست به چه انتخاب هايي مي زند ازاهميت ويژه اي برخورداراست واقعيت اين است كه در طول تابستان آمار بزه ورفتارهاي ناهنجاراجتماعي دربين قشرجوان افزايش مي يابد كه اين مسئله نشات گرفته ازنبود برنامه براي غني سازي اوقات بيكاري است. به طوري كه همنشيني با دوستان ناباب وحضور دربرنامه هاي محفلي آنان به بروز ناهنجاري كمك مي كند و در نهايت برخي از جوانان را در دام خود گرفتار مي سازد و اين مسئله باعث مي شود كه چنين جواني قيد ادامه تحصيل را بزند و به دنبال كسب درآمدهاي كاذب و نامشروع براي خود باشد واوقات فراغتي كه مي توانست براي او منشاء پيشرفت و ترقي باشد ، باعث تباهي وسقوط وي مي گردد . به همين دليل درتكميل بحث به بررسي عوامل انساني غير دروني (خانوادگي و اجتماعي) آسيب هاي اجتماعي مي پردازيم تا با ريشه يابي ، مسير درستي را براي چاره انديشي طي نماييم .
عوامل محيطي آسيب هاي اجتماعي
به نظر بسياري ازكارشناسان ، عوامل اجتماعي موثر در ايجاد آسيب هاي اجتماعي به دو دسته تقسيم مي شود . افزايش بي رويه جمعيت، عدم ثبات وپايداري اجتماعي، بيكاري، تورم وفقردرشماريك گروه ازعوامل اجتماعي به شماررفته وخانواده ، محيط مدرسه وگروه همسالان جزءدسته اي ديگرمي باشند .
علل خانوادگي
خانواده نخستين نهاد اجتماعي است كه براي برطرف نمودن نيازهاي ريشه اي و حياتي انسان و بقاي جامعه ضروري است . انسان ها پس از تولد تحت تاثير افكار ، عقايد و رفتار اعضاي خانواده خود قرار مي گيرند ، لذا خانواده نخستين جايگاه و عاملي است كه در روند رفتار آدم تاثير مي گذارد . آنچه بيشتر مورد توجه ما مي باشد ، تاثير منفي نواقص و كمبودهاي خانوادگي بر فرد است كه تحت شرايط خاصي ، وي را در معرض نامتعادل شدن قرار مي دهد . ناسازگاري و مشاجرات خانوادگي ، دوگانگي تربيتي و رفتار خشونت آميز با فرزند ، تاثيرات ناگوار و گاه ضربه هاي عميقي بر آنها وارد مي سازد كه جبران آن اگر غيرممكن نباشد ، بسيار مشكل خواهد بود.
به طور كلي ، خانواده با چگونگي كاركرد خود تاثير شگرفي بر كردار فرزندان مي گذارد . آسيب هايي كه در خانواده مي تواند آثار سوئي بر شكل گيري شخصيت فرد گذاشته و احتمال بروز ناهنجاري از طرف او را افزايش دهد ، عبارتند از :
�فقدان والدين� كه مي توان آن را به دو دسته موقت و دائمي تفكيك نمود : هنگامي كه هم پدر و هم مادر شاغل بوده و بر سر كار خود حاضر مي شوند ، چه فرزندشان را به فردي مثل مادربزرگ يا همسايه و يا محلي مانند كودكستان سپرده ، چه او را در كنار خواهر و برادر كم سن و سالش در خانه رها نمايند ، فقدان موقتي را شاهد هستيم . در فقدان دائمي ، فوت يا طلاق باعث از دست دادن يكي از والدين مي شود . در مورد طلاق ، با وجودي كه فرزند مي تواند عضو جدا شده را ملاقات كند و از محبت چند ساعته او در طول هفته برخوردار شود ، با اين حال روندي كه منجر به جدايي پدر و مادر از يكديگر شده و خود موضوع �جدا زيستي والدين� ، آثار مخرب تري را به همراه دارد . بحران طلاق احتمال به وجود آمدن التهاب ، نگراني ، تشويش و بي كفايتي شخصيتي در فرزند را افزايش مي دهد . محروم كردن فرزند از ديدار با پدر يا مادر در روحيه او اثر مخربي به همراه دارد و بازتاب آن در سال هاي آينده به احتمال زياد به صورت پرخاشگري ، افسردگي ، عصبانيت ، بدخلقي سركشي ، لجبازي و مواردي از اين قبيل جلوه گر مي شود .
�بزهكاري، خلافكاري ويا اعتياد حداقل يكي از والدين يا اعضاي خانواده� از ديگر عوامل خانوادگي موثر بر وقوع بزهكاري نوجوانان و جوانان است. والدين نزديك ترين افراد به فرزندشان هستند . چنانچه حداقل يكي از آنها دچار انحراف يا آلودگي باشد ، بيش از هر فرد ديگري بر فرزند تاثير گذاشته و وي را در خطر سقوط اعتقادي و اخلاقي قرار مي دهد . اين اثر سوء ممكن است به واسطه داشتن برادر و يا خواهراني بزهكار يا معتاد نيز برفرد گذاشته شود .
�دلسوزنبودن والدين وبي اهميت بودن نسبت به آينده فرزندشان� ، �وجود روابط ناسالم وغيرطبيعي بين اعضاي خانواده� ، �ناسازگاري ها ونابساماني هاي موجود درخانواده� ، �تقليدپذيري وكمبود محبت� و�قيود ومحدوديت هاي شديد و افراط گرايانه خانوادگي� از ديگر عوامل موثربربزهكاري نوجوانان وجوانان مي باشد.
آموزش و پرورش
كيفيت آموزش نوجوانان و جوانان و موفقيت يا عدم موفقيت در تحصيل و طي كردن دوره هاي آموزشي ، در سازگار شدن و جامعه پذيري آنها موثر است . دانش آموزي كه در محيط مدرسه منظم بوده و مراحل آموزشي را طبق برنامه و با موفقيت طي مي نمايد ، آسيب پذيري كمتري خواهد داشت .
محيط آموزشي همچون خانواده حائزارزش فراواني درتكوين شخصيت نوجوانان مي باشد . چرا كه مدرسه به مثابه اولين محيط خارج از خانه و معلم به عنوان اولين فرد بيگانه ، اثرتربيتي وپرورشي فراوان بر فرد دارند . به همين جهت معلمي را دراسلام شغل انبياء ودراكثرمكاتب ازشريف ترين ومهم ترين مشاغل به شمارمي آورند .
محققان علوم اجتماعي ، مدرسه را يكي از نهادهاي اجتماعي مي دانند كه بعد از خانواده نقش مهمي در زندگي اجتماعي نوجوان به عهده دارد . موقعيت و برنامه هاي مدرسه ، اثر مهمي در علاقه مندي يا فرار نوجوانان از مدرسه دارد . اهميت اين نكته وقتي روشن مي گردد كه بدانيم معمولانوجوان نخستين قدم خويش به طرف آسيب هاي اجتماعي را با فرار از مدرسه بر مي دارد . به طوري كه بررسي ها نشان مي دهند افزايش آمار ترك تحصيل به علت عدم رعايت مسائل انضباطي در مدرسه و يا مشكلات مالي و حتي مردود شدن ، آمار بزهكاران را افزايش داده است .
در مرحله مدرسه رفتن ، نوجوان ناسازگار ، نامتعادل يا عقب مانده ذهني كه استعداد پيروي از نظم اجتماعي يا هماهنگي با محيط را ندارد ، با عدم موفقيت مواجه مي شود . اين عدم موفقيت به نوبه خود به علت سرزنش ها و ملامت هاي والدين و اولياي مدرسه واطرافيان وشكسته شدن غرورواحترام نوجوان ، باعث تشديد حس سركشي، عدم علاقه به ادامه تحصيل، رها كردن مدرسه وفرارازآن، ولگردي ومعاشرت هاي ناباب وبالاخره ارتكاب بزه مي شود .
همسالان
معاشرت با دوستان ناباب نيز، نقشي مهم درروي آوردن افراد به آسيب هاي اجتماعي ايفا مي كند. ممكن است برخي خانواده ها ازفرزندان خود غافل شده وزمينه را براي گرايش به دوست ناباب فراهم كنند كه نتيجه اش روي آوردن آنها به كارهاي خلاف است. همچنين آسيب پذيري نوجوانان بد سرپرست، بي سرپرست ودربعضي موارد تك سرپرست، بيشترازسايرگروه هاست.
وقتي نوجوان پايگاه عاطفي خود را ازمنزل به ميان همسالان مي برد، براي پذيرش درگروه همسالان، ناچاراست كه تن به خواسته هاي آنها بدهد. نوجوانان وجوانان درمحيط همسالان درددل ومبادله اطلاعات كرده وبين آنها احساس امنيت مي نمايند ؛ چرا كه در آنجا ازنصيحت وسرزنش بزرگترها مصون هستند، اين همسالان معمولاازكساني هستند كه مثل خودشان مشكلات عاطفي يا رفتاري دارند. بررسي ها نشان مي دهد كه فشارهمسالان و داشتن دوستان ناباب درگرايش به يكي از مولفه هاي آسيب هاي اجتماعي ازعوامل بسيارمهم بوده ، دراين موارد مشاهده مي شود كه افراد ازدوستان خود حرف شنوي بيشتري دارند تا والدينشان .
بحران هويت
يكي ازآسيب هاي دنياي ماشيني امروزاين است كه نهاد خانواده درگذشته كاركرد موثرتري داشت. ولي هم اكنون به دليل ايجاد تفاوت هاي جدي بين دونسل قديم وجديد، تمام پلهاي موجود بين نوجوانان ووالدين از بين رفته وزبان گفتگووتفاهم بين آنها تضعيف شده است .
درمورد بحران هويت جوانان مي توان گفت كه ريشه اين موضوع را بايد در دوران نوجواني كه دوران هويت يابي افراد است ، جستجو كرد . همراه با تغييرات جسمي دوره بلوغ ، نوجوانان در جستجوي هويت خويش هستند. اگرنهادهاي موثربر رشد شخصيتي نوجوانان و جوانان مانند خانواده وآموزش وپرورش بتوانند كاركرد خود را به درستي ايفا كرده وبسترمناسبي را براي هويت بخشي به نوجوان وجوان مهيا نمايند، آنها دچاربحران هويت نخواهد شد. اما اگراين نهادها نتوانند نقش خود را به خوبي ايفا كنند، احتمال اين كه فرد به دنبال يافتن هويت خويش به گروه همسالان و يا پيروي ازالگوهاي نامتعارف غربي روي بياورد، بسيار زياد است.
نابرابري هاي اجتماعي
به دليل محدوديت درمنابع ، ناتواني دراجراي يك مديريت فراگير، توزيع عادلانه وكارآمد وبرخي دلايل ديگر، فرصت هاي تحصيلي، اشتغال، ازدواج، امكانات رفاهي وتفريحي و... به صورت مساوي دراختيارهمه جوانان قرارنگرفته ونيازهاي برخي ازجوانان درجامعه بي پاسخ مانده است. اين مسئله باعث ايجاد سرخوردگي وناكامي در آنها شده واين ناكامي، به خشم منجر مي شود. جوانان با اين سرخوردگي هاي عديده، جايي براي تخليه خشم ويا انرژي هاي مخرب ناشي ازشكست وناكامي را ندارند. جواني كه نتواند خشم خود را تخليه كند مجبوراست آن را به درون خود بريزد . با استناد به نظريه رابرت مرتون جامعه شناس آمريكايي، مي توان ريختن اين خشم دردرون را عاملي براي كناره گيري از هنجارهاي اجتماعي موجود و روي آوردن به اعتياد و ساير آسيب هاي اجتماعي و يا حتي خودكشي ذكر كرد . طبق اين تئوري ، هنگامي كه در جامعه فرصت هاي دسترسي به اهداف براي همه به صورت مساوي و يكسان وجود نداشته باشد ، ممكن است عده اي هنجارهاي اجتماعي را مانع رسيدن به مقاصد خود دانسته و بخواهند از طريق ديگري به اهداف خود برسند. اين افراد انزوا طلبي را پيشه كرده، ازنظام اجتماعي كناره گيري نموده وبه احتمال بسيار زياد دراين حالت به اعتياد وسايرآسيب هاي اجتماعي روي مي آورند .
فرهنگ
فرهنگ ازعوامل مهمي است كه بر شخصيت فرد تاثيرمي گذارد . هر فردي پس از روند كودكي در مسير جريانات فرهنگي قرار مي گيرد . نوجوان بايد با آداب و سنت هاي مذهبي و اخلاقي آشنا شده و آنها را بپذيرد . نفوذ فرهنگ جامعه در تغيير و تحول شخصيت او تاثير زيادي داشته و رفتارهاي بهنجار و نابهنجار را ايجاد مي كنند .
شرايط پرتنش ونامناسب سبب پريشاني و اضطراب فرد شده و عقده هاي رواني و تضادهاي دروني در او ايجاد مي كند ، همين طور احساس محروميت هاي گوناگون ، كنش و واكنش فرد را از مسير طبيعي خارج مي كند. تغييرات وتحولات فرهنگي ، اجتماعي و پيشرفت فناوري نيز در شرايطي مي تواند موجب كاهش روحيه افراد شده وروند اجتماعي شدن آنها را مختل كند . در صورتي كه يك الگوي انحرافي در سطح جامعه انتشار يافته وجزئي ازفرهنگ آن شود، مي تواند به آساني دروجود افراد، بويژه نسل جوان دروني شود وبه شكل هنجاردرآيد .
وجود اعتقادات مذهبي وفرهنگ اخلاق مداردرجامعه، نقش به سزايي درسلامت رفتارهاي انسان وروابط افراد ايفا مي نمايند . داشتن فرهنگ اخلاقي صحيح، بزرگترين مانع كجروي ها بوده وبرعكس، وجود فرهنگ مبتذل وغيراخلاقي، حتي درصورت وجود شرايط ايده آل مالي ، عامل مهم ومخربي درهدايت شخص به گمراهي خواهد بود .
فقدان نظارت مناسب درامرانتقال داده هاي گوناگون به مصرف كنندگان كالاهاي فرهنگي دركنارنظارت نادرست خانوادگي و اجتماعي بر استفاده نسل جوان از اين گونه اطلاعات ، موجب گرديده كه اكثر مخاطبين جوان آن تحت تاثيرقرارگيرند .
رسانه ها
رسانه هاي گروهي به عنوان سومين نهاد موثر بر رشد شخصيتي افراد ( پس ازخانواده ومدرسه) ، توانسته اند درآگاهي رساندن به نوجوانان و جوانان نقش عمده اي ايفا نمايند . پيشرفت و توسعه وسايل ارتباط جمعي ، به رغم مزاياي بسيار ، معايبي نيز به همراه داشته است . نمايش تصاوير خشونت آميز و صحنه هاي قبيح و نامتعارف از مطبوعات ، شبكه هاي تلويزيون و اينترنت و آشنايي با بعضي ترفندهاي مجرمانه كه در فيلم ها به تصوير كشيده مي شوند ، بازي هاي رايانه اي مهيج و محرك و ارتباط مجازي از طريق اينترنت ، در نوع خود تاثير منفي بر استفاده كنندگان ، خصوصا قشر كم سن و سال و جوان گذاشته و گرايش آنها به ارتكاب اعمال ناهنجار را افزايش مي دهد .
درمورد تلويزيون بايد گفت رسانه اي است براي اطلاع رساني وفرهنگ سازي ودريك فرايند هنري كاربردي قادراست شرايطي را براي مخاطبان فراهم آورد كه خواسته ها ونيازهايشان را دوباره ببينند. درگيرهمان كاري شوند كه ازآن مي گريزند ، به كلاس درسي وارد شوند كه به دنبال خلاصي از آن بوده اند، شاد شوند درعين گريزان بودن ازشادي وغم را تجربه كنند، آنگاه كه از غم گريزانند. تلويزيون تنها زماني شايستگي پر كردن اوقات فراغت جوانان ونوجوانان را داراست كه بتواند نگاه آنها را به فراغت عوض كند. آسايش را با كار، درس وشادي وغم توامان برايشان معنا كند نه با فراموشي آني كه اثري ندارد جزتشديد نارضايتي ازمشغوليات روزمره اي كه زندگي آدميان اين عصربر پايه آن بنا شده است .
اوقات فراغت وآسيب هاي اجتماعي
تعطيلي كلاس هاي درسي وفارغ شدن جوانان ونوجوانان ازامتحانات آخرسال وبه طوركلي اوقات فراغت بدون برنامه، موقعيت آسيب زايي را براي اين قشرفراهم مي آورد. يكي ازمعضلات اصلي جامعه فعلي ما اين است كه متاسفانه برخي از جوانان ونوجوانان با فضاي برنامه هاي مفيد غيردرسي بيگانه اند و پس از اتمام هر پايه تحصيلي به يكباره از فضاي آموزشي رها ميشوند. به همين جهت غني سازي اوقات فراغت جوانان و نوجوانان بويژه در ايام فراغت آنها ازتحصيل ، همواره عاملي بازدارنده براي پيشگيري ازوقوع آسيب هاي اجتماعي تلقي مي شود. همچنين اين موضوع نشان دهنده اهميت دسترسي به تفريحات سالم تروفراهم آوردن امكانات لازم براي گذراندن و غني سازي اوقات فراغت نوجوانان وجوانان است . ميزان هيجان طلبي دربين افرادي كه به تفريحات دلخواه خود دسترسي دارند، درمقايسه با افرادي كه تفريحات مورد علاقه خود دسترسي ندارند، تفاوت معناداري وجود دارد. به اين صورت كه دسترسي به تفريحات دربين افرادي كه هيجان طلبي بالاتري دارند، كمتراست . يكي ازويژگي هاي دوران بلوغ ، هيجان طلبي است. اين درحالي است كه مجراهاي زيادي براي تخليه مناسب هيجانات اين دوره درجامعه ما پيش بيني نشده، امكانات عمومي ورايگان ورزشي براي همه رشته ها فراهم نشده وبه طوركلي، هيچ برنامه ريزي صحيحي براي اوقات فراغت نوجوانان وجوانان انجام نشده است .
ازديگرسو، گرايش روزافزون به ارتباطات مجازي كه جايگزين نامناسبي براي تخليه هيجان ووقت گذراني است، نوجوانان و جوانان را ازدنياي واقعي به دنياي مجازي وهيجاني مي كشاند، چرا كه فرد در دنياي واقعي جايي براي تخليه اين هيجانات ندارد. به همان ميزان كه افراد وقت خود را براي روابط مجازي صرف مي كنند، از تعامل آنان با ديگران درمحيط كاروخانواده كاسته مي شود. با اين حال مشاهده شده كه روابط مجازي وفاصله دارباعث افزايش آسيب پذيري فرد دربرابرانحرافات مي شود. مسلما وقتي ارتباط تعاملي به صورت مستقيم باشد، آسيب هاي اجتماعي هم كمترمي شود .
كاركرد اوقات فراغت
اوقات فراغت يك امرفرابخشي است ، يعني قطعا با مسائل اقتصادي وفرهنگي درارتباط مستقيم بوده، درنتيجه موضوعي چند بعدي است. با اين حال ازلحاظ تحليل كاركردي، معمولاسه نقش عمده را براي اوقات فراغت برمي شمارند: �رفع خستگي�، �تفريح وسرگرمي� و�ايجاد امكان براي بالابردن سطح معلومات، مشاركت آزاد اجتماعي وپرورش استعدادها.� تجديد قوا، گريزازملال انگيز بودن زندگي روزمره، فرارازكارهاي تكراري تحميلي، ترميم مشكلات عصبي ناشي اززندگي ماشيني، به دست آوردن نشاط وسرزندگي، ارضاي صحيح ومناسب تمايلات پرخاشجويانه افراد وتقويت عواطف، ازكاربردهاي اوقات فراغت به شمارمي روند كه درقالب دونقش نخست قرارمي گيرند.
ديدگاه اسلام
دين مبين اسلام به همه جنبه ها وامورات زندگي انسان ها توجه دارد. حديث قدسي تقسيم شبانه روزبه سه زمان كار، عبادت، خانواده وتفريح، بيانگراهميت برنامه ريزي ولزوم اختصاص قسمتي ازشبانه روزبه خانواده وتفريحات سالم وسازنده مي باشد. تفريح ازديدگاه اسلام، انسان را ازملالت كارهاي يكنواخت زندگي رهايي مي بخشد. پيامبرگرامي اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به يادگيري شنا، تيراندازي وسواركاري تاكيد بسياركرده اند. اسلام درمورد معاشرت وآميزش با دوستان مومن معتقد است كه مي توان قسمتي ازاوقات فراغت را به اين امراختصاص داد. پيامبرگرامي اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: �تفريح كنيد وبازي كنيد ، زيرا دوست ندارم كه در دين شما خشونتي ديده شود .� همچنين حضرت علي (علیه السلام) فرمودند : �هر كه از فرصت چنان كه بايد بهره گيرد ، از غصه در امان است .� ونيز: �به هرفرصتي نمي توان دست يافت، فرصت همچون ابرمي گذرد، پس فرصت هايي كه براي كارخيرپيش مي آيد را غنيمت بشماريد �!
نهادهاي اجتماعي واوقات فراغت
خانواده: اين نهاد با توجه به خصوصياتي كه دارد مي تواند نقش بسيار مهمي در امر گذران اوقات فراغت ايفا كند. هر فرد ساعات متعددي از شبانه روز خود را در خانه بسر مي برد كه از اين اوقات براي استراحت، غذا خوردن، رفع خستگي، گفتگو با ديگر اعضاي خانواده، مطالعه، بازي و مانند آن استفاده مي كند. بديهي است كه خانواده به عنوان يكي از واحدهاي اجتماعي با ديگر واحدها و نهادها در تماس و از آنها متاثر است، همان گونه كه بر آنها تاثير نيز مي گذارد؛ در ارتباط با موضوع مورد بحث نيز اين قاعده مصداق پيدا مي كند. مثلاشرايط شغلي افراد خانواده بر نحوه گذراندن اوقات فراغت آنها اثر مي گذارد. افرادي كه از يك كار سخت و فشرده به خانه بر مي گردند، نمي توانند در آنجا افراد خلاق، فعال و پر از احساس باشند.
خانواده درنحوه گذراندن اوقات فراغت خود استقلال تام ندارد. هابرماس به رابطه بين كار و اوقات فراغت اشاره مي كند و يادآور مي شود كه هم قالب و هم محتواي نحوه گذراندن اوقات فراغت تا حد زيادي از ميزان رشد و حيات كار صنعتي تبعيت مي كند. علاوه بر تاثيرپذيري نحوه گذران اوقات فراغت از محيط شغلي، اين امر به عوامل ديگري نيز وابسته است. پايگاه اجتماعي خانواده كه خود به موقعيت شغلي پدر بستگي دارد ، تا حد زيادي حوزه رفت و آمدهاي خانوادگي بيرون از محدوده خويشاوندان را نيز مشخص مي كند. حتي مي توان گفت كه استفاده ازتعطيلات آخر هفته دقيقا به ميزان درآمد بستگي دارد. علاوه بر اين، وجود مراكزمتعدد تفريحي، علمي، هنري وآموزشي سبب مي شود كه نقش خانواده در امر گذران اوقات فراغت تحت الشعاع قرارگيرد. حضوروسايلي مانند تلويزيون وسايروسايل ارتباطي درخانه ها بازهم به نوبه خود براين موضوع تاثيرمي گذارد.
با اين همه به خصوص درجوامع غير صنعتي هنوزهم خانواده ها مي توانند درراهنمايي وهدايت جوانان درگذران صحيح اوقات فراغت نقش بسيارمهمي ايفا كنند. خانواده مي تواند با توجه به شرايط اقتصادي اجتماعي وفرهنگي خود امكانات مناسبي براي گذران اوقات فراغت اعضاي خود فراهم آورد. شناختي كه پدرومادرازويژگي هاي شخصيتي، استعدادها، خواسته ها واميال، نقاط قوت وضعف و روحيات فرزندان خود دارند، آنان را به عنوان مراجع صالحي براي كمك به گذران صحيح اوقات فراغت فرزندانشان مطرح مي سازد.
مدرسه : يكي از نقش هايي كه براي نهادهاي آموزشي و پرورشي به خصوص در جوامع پيشرفته در نظر گرفته شده، پرورش مهارت هاي شاگردان براي گذران اوقات فراغت است. تقويت مهارت هاي ورزشي از طريق ساعات بازي رسمي و ساعات غير رسمي، ترتيب دادن مسابقات ورزشي ميان كلاس هاي مختلف و يا انجام فعاليت هاي هنري مثل برپا كردن كلاس هاي آموزشي هنري مانند كلاس نقاشي، موسيقي، خطاطي و مجسمه سازي، تشكيل گروه هاي دانش آموزي براي درست كردن منظم و مرتب روزنامه ديواري، تشكيل گروه هاي نمايشي، ترتيب دادن بازديد دانش آموزان از مراكز تفريحي و فرهنگي كه مي تواند با هم فكري و همكاري والدين و انجمن هاي خانه و مدرسه صورت گيرد، از جمله اقداماتي است كه مدارس در امر كمك به گذران مناسب اوقات فراغت دانش آموزان مي توانند انجام دهند. با توجه به اينكه دانشگاه ها آخرين مراكز تحصيلي رسمي به حساب مي آيند كه مي توانند افراد را به آموزش مهارت هاي هنري، تفريحي و علمي تشويق نمايند، توجه به تناسب اين مهارت ها با شرايط و امكانات افراد درمرحله فراغت از تحصيل، ضروري مي باشد. دانشگاه ها نيزعلاوه براقدامات مشابه ذكر شده، مي توانند ازطريق انجمن هاي دانشجويي فعاليت هاي فوق برنامه وسيع تري را اجرا كنند.
مراكز مذهبي : اعتقادات مذهبي افراد وقداست امورديني ووابستگي عاطفي افراد به اين امور، نقش مهمي را درارتباط با نحوه گذراندن اوقات فراغت دراختيارمراكزديني قرارمي دهد. اين مراكزبا استفاده ازنفوذ معنوي خود برفكروذهن مردم و به خصوص جوانان، آنان را درامرگذران صحيح ومناسب اوقات فراغت ياري كنند. دركشورهاي اسلامي همچون ايران، مساجد متناسب با امكانات خود دراين مورد ايفاي نقش مي كنند. كلاس هاي قرآني وعقيدتي كلاس هاي ورزش، كلاس هاي آموزشي، كتابخانه وارائه مشاوره هاي تحصيلي و خانوادگي، ازنمونه هاي بارز اين امرمي باشند. مساجد وپايگاه هاي بسيج به خصوص پس ازپيروزي انقلاب اسلامي، با اقدامات وبرنامه هاي گوناگون سعي درايفاي نقشي پايداردراين ارتباط داشته ودارند.
دولت : دولت ها با توجه به اختيارات و امكانات وسيعي كه در اختيار دارند و همچنين با توجه به توسعه كاركردهايي كه از گذشته برعهده داشته اند و انتظارات جديدي كه مردم از آنها دارند، در برنامه ريزي براي بهبود و غني تر كردن نحوه گذران اوقات فراغت مردم خصوصا جوانان، نقش عمده اي ايفا مي كنند. اين امر ناشي از اين واقعيت است كه حتي در كشورهاي غربي كه فردگرايي اساس فلسفه سياسي آنهاست ، مداخلات دولت در شئون مختلف زندگي اجتماعي گسترش يافته است. حكومت ها در بسياري از فعاليت هاي خصوصي نيز كه جنبه و اهميت عمومي دارند، مداخله مي كنند. در واقع حكومت ها، گذشته از تامين نظم اجتماعي كه كاركرد دائمي آنها بوده است، نقش هايي را كه نهايتا به تامين رفاه عمومي مي انجامند، بر عهده گرفته و از اين رو �دولت هاي سياسي� به �دولت بهبودبخش� يا �دولت رفاه� يا �دولت خدمتگزار جامعه� تبديل شده اند. حتي در كشورهايي نيز كه حكومت هاي غير مردمي و ديكتاتوري برقرار است ، شرايط و ضرورت تامين حداقل امكانات به منظور امكان استمرار سلطه موجود آنها را وا مي دارد تا به ايفاي چنين نقش هايي تن بدهند.
امروز اصطلاح نيازهاي اوليه مفهوم وسيع تري يافته است و مواردي مانند آموزش و بهداشت را نيز در بر گرفته است. از اينروست كه حكومت ها در ايجاد وسايل و امكانات گذران اوقات فراغت براي آحاد مردم، تلاش گسترده اي به عمل مي آورند. حتي در كشورهاي آفريقايي نيز چنين تلاش هاي مشهود است. اختصاص فضاي مورد نياز و بودجه لازم، برنامه ريزي و نظارت، از جمله اقداماتي است كه عموم دولت ها در ارتباط با گذران اوقات فراغت مردم و بويژه جوانان معمول مي دارند. همان گونه كه اشاره شد، ملاحظات سياسي نيز بر اين امر تاثير دارند؛ زيرا برخورداري جوانان از سرگرمي هاي جالب و جذاب تا حدودي و دستكم عده اي از آنها را به خود مشغول مي دارد و از شركت در اقداماتي كه ممكن است بر افزايش آسيب هاي اجتماعي تاثيرگذار باشد، باز مي دارد. دولت هابخصوص در مورد رسانه هاي جمعي مانند راديو، تلويزيون، مطبوعات، اينترنت وهمچنين مراكزي مانند سينما، باشگاه هاي ورزشي وگيم نت ها حساسيت بيشتري ازخود نشان مي دهند.
جمع بندي وچاره انديشي
واقعيت انكارناپذيراين است كه با افزايش اوقات فراغت برنامه ريزي نشده وتعطيلات غيرهدفمند، آسيب هاي اجتماعي در جامعه افزايش مي يابد. اين موضوع ، بيانگر اهميت پرداختن به برنامه ريزي براي افزايش بهره وري اوقات فراغت، بويژه براي نسل جوان است. جوانان درمورد چگونگي گذران اوقات فراغت، خواستها وگرايش هايي متفاوت ازپدران ومادران خود دارند. بعضي ازاين تفاوت ها طبيعي وناشي ازتفاوت هاي سني ومقتضيات آن است. جوانان علاوه برنيازهاي زيستي اوليه، نيازهاي ثانويه اي مانند احتياج به محبت، نيازبه معناجويي براي زندگي، نيازبه تعلق خاطربه گروه جمع متجانس با خود، نيازبه امنيت، نياز به احساس ارزشمندي وموفقيت، نياز به نوآوري، نياز به همدلي و همدردي، نياز با احساس كمال و تعالي و پيشرفت، نياز به پذيرفته شدن توسط گروه همسن و سال و نياز به شناخت ارزش هاي اخلاقي را دارند كه در مجموع، آنها را در شرايط خاص رواني، رفتاري ، فكري، تصوري وعاطفي قرارمي دهد.
گاهي ممكن است جوانان تحت فشارناگهاني كشش هاي دروني قرارگيرند وسازوكارهاي كنترل دروني وبيروني نتوانند مانع گرايش آنها به سوي رفتارهاي ناهنجاروآسيب هاي اجتماعي گردد. لازم است كه بازدارندگي دروني را درآنان تقويت نمود تا درمقابل وسوسه هاي محيطي بيشترمقاوم گردند. اين هدف با برنامه هايي نظيرتقويت تصويرسازي مثبت ازخويش، بيداركردن وجدان هاي آگاه ونشان دادن راه هاي صحيح براي رسيدن به هدف قابل دستيابي است. ازسوي ديگر بايد عوامل ساختاري بيروني را مورد توجه قراردهيم، پيوستگي جوانان با مدرسه، خانواده وجامعه را بالابرده، فرصت ها را براي ارتقاء اجتماعي جوانان گسترش دهيم ، راه هاي مشروع كسب پايگاه اجتماعي بالاتر را به روي آنان باز نموده و توجه كنيم تا زماني كه جوانان نتوانند راه هايي براي كسب پايگاه و كسب احترام و ارزش خود پيدا كنند ، به راحتي تسليم وسوسه هاي محيطي شده و نگهداري پايدار آنها مشكل خواهد بود .
همان طوركه گفتيم، تقويت همه جانبه بنيان خانواده ، يكي ازاساسي ترين راه هاي كاهش آسيب هاست. بايد همه نهادهاي اجتماعي را به تحركي گسترده براي به حداقل رساندن آسيب هايي كه خانواده ودرنتيجه جامعه را درمعرض تهديد قرارمي دهد، واداشت.
به طوركلي هيچ فرد ، گروه ، نهاد و سازماني ترديد ندارد كه غني سازي اوقات فراغت نسل رو به آينده داراي اهميت زيادي است و براي سالم سازي اين اوقات بايد برنامه ريزي مدوني كرد .
توجه داشته باشيم كه مدارس در دسترس ترين و آشناترين مكان براي برقراري ارتباط با دانش آموزان هستند . از اين رو پيشنهاد مي شود ، درپايان سال تحصيلي جزوات اطلاع رساني ازسوي مدرسه وبا نظارت مديريت هرمنطقه ميان محصلان توزيع شود واطلاعاتي ازاين قبيل دراختيار نوجوانان وجوانان قراربگيرد:
معرفي فرهنگسراها وكانون هاي فرهنگي موجود درهرمنطقه وكلاس هاي آموزشي مختلفي كه درهركدام برگزارمي شود؛ معرفي برنامه هاي بسيج مساجد درتابستان؛ اعلام برنامه مدرسه براي تابستان ؛ تهيه مجموعه جداول وسرگرمي هاي سودمند براي استفاده ؛ تشكيل دوره هاي ورزشي وآموزش مهارت هاي فني وحرفه اي؛ برگزاري برنامه هاي تفريحي مانند اردو؛ معرفي كتابخانه هاي موجود درهرمنطقه وتشويق به عضويت درآنها؛ معرفي آخرين وبهترين كتاب هاي متناسب با هر مقطع سني؛ معرفي محصولات فرهنگي مناسب نظيرفيلم ها ، سي دي ها ونشريات مناسب براي استفاده درمقاطع مختلف.
با اين حال جهت مقابله صحيح با وضع موجود و زمينه سازي جهت كاهش بروز پديده آسيب هاي اجتماعي به تحقيقات ، برنامه ريزي و فعاليت هاي كارشناسانه بيشتري نياز است . اميدواريم با تعامل بيشتر نهادهاي تصميم گيري و اجرايي ، شاهد به حداقل رسيدن ناهنجاري ها و آسيب هايي باشيم كه نوجوانان و جوانان آينده ساز اين مرز و بوم را تهديد مي كند .


یکشنبه 31 خرداد 1388 - 7:55:11 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


عکس حرکات موزون خانمها در اب


چه کنیم تا ازدواجمان توأم با عشقی ماندگار باشد ( قسمت اول )


راههای عملی دستیابی به تفاهم


روش هایی برای تثبیت علاقه و تفاهم در زندگی


تفاهم یعنی چه؟


همسر خود را بشناسیم


شما مجذوبید یا معشوق؟


رمانتیک‌ترین زن تبیان


طالع بينی ازدواج از روی ماه تولد..


سری اول تصاویر روز پدر


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

60108 بازدید

23 بازدید امروز

4 بازدید دیروز

39 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements